«خاتمی» در وقتهای اضافه
هرچند پس از آن «تَــکرار میکنم» معروف و عملکرد ۷ ساله دولت «حسن روحانی» و بهویژه فراکسیون امید ــ با ریزش بسیار زیادی از سوی هوادارانش روبهرو شد اما «سیدمحمد خاتمی» هنوز یکی از محبوبترین و معتبرترین سیاستمداران در ساختار کنونی نظام جمهوری اسلامی است.
» هرمز شریفیان؛ روزنامهنگار
هرچند پس از آن «تَــکرار میکنم» معروف و عملکرد ۷ ساله دولت «حسن روحانی» و بهویژه فراکسیون امید ــ با ریزش بسیار زیادی از سوی هوادارانش روبهرو شد اما «سیدمحمد خاتمی» هنوز یکی از محبوبترین و معتبرترین سیاستمداران در ساختار کنونی نظام جمهوری اسلامی است.
رئیس جمهور دوران اصلاحات پس از مدتها و بهمناسبت زادروز امام حسن مجتبی(ع) در یک گفتوگوی ویدئویی به سخنرانی پرداخت. هرچند قرار بود این سخنرانی در حسابهای رسمی «بنیاد باران» در فضای مجازی بهصورت زنده برگزار شود اما هواداران و شاید مخالفان او با حدود ۳۰ دقیقه تاخیر با ویدئویی ضیط شده روبهرو شدند که محمد خاتمی در آن به گفتوگو با مردم ایران پرداخت.
این سخنرانی مطابق معمول موافقان و مخالفان بسیاری در پی داشت و البته میتوان شمار و دستهبندی مخالفان را بیش از گذشته برآورد کرد. هرچند این برآورد در سطح اطرافیان و آشنایان در فضای حقیقی و مجازی است با این حال مشخص است افرادی که تا همین چندی پیش، ایمان و اعتقادی خاص به خاتمی داشتند این بار بر سیاق گذشته نبودند و دلسردی و اعتراضشان بیشتر بهچشم میآمد.
این یاس و شاید بتوان گفت، «گلایه و دلخوری» بیشتر بهخاطر عملکرد دولت روحانی طی ۷ سال گذشته است که خاتمی گاهی تلویحا و گاه تحقیقا طی این سالها از آن حمایت کرده است. همچنین تشویق مردم بهحضور در انتخابات مجلسین شورای اسلامی و خبرگان رهبری در اسفندماه ۹۴ و پیروزی ظاهری اصلاحطلبان در آن و تشکیل فراکسیون امید به ریاست «محمدرضا عارف» است.
از سوی دیگر نقد بدنه اجتماعی به «شعسا» (شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان) و بازهم مدیریت و عملکرد ضعیف عارف بر این شورا از دلایل دلخوری و گلایههای اصلاحطلبان و حامیان آنان از خاتمی است.
برخی اصلاحطلبان بر این باورند که «شخصیت» خاتمی همین است، او اهل نقدهای تند و آتشین به حاکمیت و هشدارهای شفاف و صریح نیست و باید از او براساس آنچه در اخلاقیات اوست، توقع و انتظار داشت. گروهی دیگر اما وضعیت خطیر معیشتی، اجتماعی، سیاسی و …کشور را مصداق قرار داده و بر این باورند که پرچمدار و رهبر جریان اصلاحات که جریانی سیاسی و منتقد است در چنین شرایطی باید تعارف و ملاحظه را کنار بگذارد، وارد میدان شود، نقدهای اساسی و تند مطرح کند و اگر لازم شد مانند «میرحسین موسوی»، «مهدی کروبی» و «زهرا کاظمی(رهنورد)»، هزینه بدهد.
اینکه خاتمی چنین باوری دارد یا ندارد بر ما پوشیده است اما عملکرد او نشان میدهد که مشخصههای شبیه به این «سهتن» ندارد. هرچند خاتمی در سخنان اخیرش به موضوع آزادی همه زندانیان سیاسی که «حصر» نیز جزیی از آن است اشاره کرد و هشدارهایی به مردم و حاکمیت داد اما نکات انتقاد برانگیزی هم در سخنانش بهچشم میخورد که جا دارد این نقدها مطرح شود.
خاتمی در بخشی از سخنانش گفت که بر اساس نظرسنجیها، فاصله میان دولت و مردم کم شده است اما اشاره نکرد این نظرسنجی از سوی کدام موسسه معتبر و در چه زمانی انجام شده که مردم از آن بیخبر هستند؟ خاتمی در بخشی دیگر از بروز خشونت بین مردم و حاکمیت گفت و بهنظر آمد که این خشونت از نظر او و از سوی مردم ــ «کنشی» و از سوی حاکمیت ــ «واکنشی» خواهد شد که این ارزیابی از نظر بسیاری مورد انتقاد قرار گرفت و باید گفت در اینجا حق با منتقدان او بوده است.
از سوی دیگر بسیاری از هواداران و حتی مخالفان او این توقع را از برجستهترین چهره جریان اصلاحات داشتند تا به حوادث آبان ماه در اعتراض به افزایش قیمت بنزین و سرنگون کردن هواپیمای اوکراینی که در هر دو مورد به جانباختن شمار بسیاری از هموطنانمان انجامید، اشارهای بکند اما او ترجیح داد تا مانند بسیاری از موارد، سکوت پیشه کند و جانب احتیاط را از دست ندهد.
آنچه مسلم است حوادث آبان ماه و مورد هدف قرار گرفتن هواپیمای اوکراینی هر دو از تلخترین رخدادهای سیاسی ـ اجتماعی تاریخ معاصر بود که وجدان و روح عمومی جامعه ایران را بهشدت داغدار و متاثرکرد. این دو رویداد برای بسیاری از مردم ایران آنچنان تلخ و غمانگیز بود که آثار و پیامدهای آنها نهتنها برای خانوادههای جان باختگان این دو حادثه بلکه برای بخش بزرگی از مردم ایران نیز بسیار ناراحتکننده و تاثرآور بوده و هست و بهگفته روانشناسان و جامعهشناسان، مدتها طول خواهد کشید که آثار چنین زخمهایی در روح و روان ایرانیان التیام یابد.
برای همین مردم و منتقدان، انتظار بهجایی داشتند تا سیدمحمد خاتمی به این دو مورد که به دغدغههای روز ایرانیان بدل شده واکنش نشان دهد که متاسفانه او در اینباره سکوت کرد.
نکته اصلی دیگر این است که اصلاحطلبان تنها یکسال تا انتخابات ریاست جمهوری زمان دارند که بتوانند فرمان قوه مجریه را در دست بگیرند و به احتمال زیاد اگر چنین اتفاقی طی یکسال آینده نیفتد ـ جریان اصلاحات باید خود را برای یک عزلتنشینی طولانی آماده کنند چرا که واجدان شرایط رای دادن در این دوره بعید است که بهصورت فراگیر به حمایت از اصلاحطلبان برخیزند.
این خبر ممکن است برای برخی اصولگرایان خوشحال کننده باشد اما شمار دیگری از آنان که هنوز اندک منطق و خردی برایشان باقی مانده بهتر میدانند که جداشدگان از اندیشه اصلاحطلبی نه به آنان که به تحولخواهان و شاید براندازان ملحق شوند.
از طرفی، یک سال، زمان بسیار کمی برای اصلاحطلبان است اما در حالت خوشبینانه این ظرفیت هنوز برای آنان وجود دارد تا بتوانند با یک تغییر رفتار استراتژیک، دوباره صاحب گفتمان غالب در سپهر سیاسی کشور شوند. اصلاحطلبان باید ضمن برطرف کردن اشکالات و ایرادهای اساسی خود، منتقدتر از همیشه به کنش سیاسی ادامه دهند، دست از روشهای ملاحظهکارانه بردارند و آماده هزینه دادن شده و به مطالبات مردم ایران بیشتر توجه کنند.
اگر اصلاحطلبان و پرچمدار آنان دست به چنین تغییراتی بزنند شاید بتوان امید داشت که تغییری در وضعیت کشور رخ میدهد اما اگر نحوه پیگیری مطالبات مردم ایران توسط اصلاحطلبان مانند همین ۷ سال گذشته باشد و عملکرد و سخنان سیدمحمد خاتمی هم در حد و اندازههای همین سخنرانی اخیرش باقی بماند دیگر امیدی برای بدنه اجتماعی اصلاحطلبان برای روی آوردن دوباره به این جریان باقی نخواهد ماند، در این صورت آنان در یک دوره فطرت طولانی قرار خواهند گرفت که احتمالا میتوانند خود را بازسازی کنند.
باید منتظر ماند و دید که اصلاحطلبان همچنان مشغول بریدن شاخهای که روی آن ایستادهاند هستند یا میتوانند روشی دیگر برای عدم ریزشهای فراوان هواداران و جذب دوباره آنان، موفق عمل کنند.