«همبستگی ملی» را فراموش نکنیم
عملکرد هر جامعهای را میتوان از منظر سیاسی مورد مداقه و رصد و برحسب کارکردها و کنش و واکنشهای آن مورد بررسی و تحلیل قرار داد. در این بین گذر زمان، بسیاری از نظرها، هدفها، آرمانها و خصوصیات آن جامعه را دستخوش تغییرات سطحی و بنیادین میکند.
» هرمز شریفیان؛ روزنامهنگار
عملکرد هر جامعهای را میتوان از منظر سیاسی مورد مداقه و رصد و برحسب کارکردها و کنش و واکنشهای آن مورد بررسی و تحلیل قرار داد. در این بین گذر زمان، بسیاری از نظرها، هدفها، آرمانها و خصوصیات آن جامعه را دستخوش تغییرات سطحی و بنیادین میکند.
اما برخی مفاهیم با گذر زمان هم دچار تغییر و دگرگونی نمیشوند و در ذهن آن جامعه بهصورت ماندگار باقی میمانند. این سپری شدن ایام، اصطلاحات و مفاهیم جدیدی را وارد چرخه گفتمانی آن جامعه میکند و برخی از این مفاهیم آنقدر بنیادین هستند که تبدیل به قاعده و روش میشوند.
یکی از این مفاهیم، «وفاق ملی» یا «همبستگی ملی» است که در بین همه جوامع بشری وجود و کاربرد دارند و مفهوم آن در تمام جهان به هم نزدیک و کارکردهای حاصل از آن نیز بسیار مشخص و معلوم است.
مفهوم «همبستگی ملی» نهتنها در دوران مدرن بلکه در دوران تاریخی جوامع نیز به شمار زیاد دیده، شنیده و در تاریخ ثبت شدهاند و چه بسیار ملتها از جمله ملت ایران با تکیه بر این مفهوم چه معجزهها که ندیده و چه اهداف بزرگی را دنبال نکرده و به سرمنزل مقصود نرساندهاند.
برای سادهسازی این مفهوم و اشاره به آن نیازی نیست به راهی دور برویم زیرا مفهوم همبستگی ملی در تاریخ معاصر ایران چندباری خودی نشانداده و موفق شده تا برای تجمیع ذهن و اراده مردم حول این مفهوم، دست به رخدادهای بسیار بزرگی بزند که کشور، منطقه و جهان؛ متاثر از آن شوند.
انقلاب اسلامی یکی از بروندادهای «همبستگی و وفاق ملی» در تاریخ معاصر ایران است. مفهوم وفاق ملی در این انقلاب آنجا بیشتر تبلور مییابد که ۲ خیزش دیگر مردمی علیه استبداد آن دوران یعنی خرداد ۱۳۴۲ و مرداد ۱۳۳۲ هیچکدام بهبار ننشست و دستگاه حاکم توانست با سرکوب و ایجاد فضایی بهشدت امنیتی و پلیسی این دو خیزش را مهار کند اما در مهار خیزش سوم یعنی بهمن ۱۳۵۷ ناکام و عاجز ماند.
دلیل ناتوانی رژیم پهلوی در مهار جنبش ۵۷ این بود که مفهوم وفاق و همبستگی ملی در این انقلاب در حد نهایت مشهود بود و تمامی گروهها و احزاب سیاسی تحت رهبری «آیتالله العظمی خمینی» حول یک محور و یک هدف جمع شدند و مفهوم «همبستگی ملی» بهشکل جامع و فراگیر آن را در معرض تماشای جهانیان قرار دادند.
این مفهوم برای دومینبار در جنگ تحمیلی نیز بهشکلی بیبدیل تبلور یافت و ملت برای رسیدن به یک هدف متعالی، بار دیگر در زیر چتر «همبستگی ملی» فارغ از هر مذهب، باور و عقیدهای در مقابل دشمن و با دستهای تقریبا خالی طوری ایستادگی کردند که خاطره پایمردیها و پایزنیهای آنان هنوز قابل بازخوانی و روایت است.
مفهوم وفاق ملی یک بار دیگر در «دوم خرداد ۱۳۷۶» خودنمایی کرد و همبستگی اکثریت مردم باعث شد تا رخدادی بزرگ برای چندمینبار صورت بگیرد و مردم یک بار دیگر با تجمیع حول یک محور و برنامه و بهشکلی متفاوت از دو نمونه پیشین پا به عرصه بگذارند و با استفاده از این مفهوم ارزشمند به هدف بزرگ خود دستیابند.
مفهوم «همبستگی ملی» و طرح آن اما پدیدهای نیست که حاکمیت بتواند بهتنهایی آن را بهوجود آورد و در این بین نقش ملت نیز، نقشی بسیار تعیین کننده است. در این حالت، ملت نیز باید تلاش کند تا برای رسیدن به یک هدف بزرگ، اشکالها و ناکارآمدیها را برای مدتی فراموش کند.
این درست است که حاکمیت نقشی اساسی در بروز و ظهور «همبستگی ملی» دارد اما آیا میتوان گفت که صفر تا صد رسیدن به این همبستگی فقط و فقط از وظایف حاکمیت است و ملت در آن هیچ نقشی ندارد؟ آیا میتوان گفت که وظیفه حاکمیت این است که «همبستگی ملی» را بیافریند و ملت ــ بدون هیچ وظیفهای و پس از خلق این پدیده از سوی حاکمیت، وارد عرصه شود و از مواهب آن بهره ببرد؟ پاسخ بهطور قطع منفی است.
در اپیدمی «ویروس کرونا» میتوان بهراحتی پدیده «همبستگی ملی» را مورد تحلیل و واکاوی قرارداد و اشکالهای بروز یافته از آن را آسیبشناسی کرد و با یک برخورد و تحلیل علمی و دقیق میتوان به پاسخ این پرسش رسید که چرا ملت ایران در انقلاب، جنگ تحمیلی، دوم خرداد و … توانستند «همبستگی ملی» را بهخوبی طرح و اجرا کنند اما این فضیلت اجتماعی در بحران کرونا کمتر بهچشم میخورد.
این درست است که مسئولان در برخورد با شیوع این بیماری درست و علمی رفتار نکردند و همین رفتار باعث شد تا سرعت شیوع این ویروس در ایران بهطرز شگفتانگیزی افزایش یابد اما پس از آن بسیاری از مسئولان با هر روشی و از هر تریبونی از مردم خواستند تا «قرنطینه خانگی» را با دقت زیاد جدی بگیرند، از مسافرتهای بی ضرورت خودداری کنند و تنها برای موارد اضطراری از منزل خارج شوند.
اما متاسفانه بخشی از ملت هنوز این توصیهها را جدی نگرفتهاند و رفتار اجتماعیشان بهگونهای است که انگار شرایط در کشور عادی است و عدم رعایت نکات پیشگیرانه، تاثیری در سلامت و سرنوشت آنان و دیگر هموطنان ندارد.
«همبستگی ملی» مفهومی نیست که تنها حاکمیت مسئول طراحی و اجرای آن باشد. این مفهوم، مفهومی دوجانبه است که ملت و حاکمیت هرکدام در جای خود باید وظایف خود را برای رسیدن به این مهم انجام دهند. شاید بروز ویروس کرونا در کنار تمام تلخیها و دشواریهایی که برای همه مردم بهوجود آورده است، حاوی این نکته باشد که برای فائق آمدن بر دشواریها و بحرانها باید وظایف اجتماعی خود را بهشکلی منظم به انجام برسانیم و برای رسیدن به این مهم همه چیز را از حاکمیت نخواهیم و برای تشکیل شدن نخستین حلقههای زنجیر این همبستگی ملی، از خودمان آغاز کنیم.