گوهرعشقی: پسرم را کشتند، حالا میخواهند دخترم را بکشند
گوهرعشقى: «دو روز بود حال غريبى داشتم دقيقا دو روز قبل از دستگيرى ستار همين حال را داشتم پس از ورود مامورين براى جلب نرگس محمدى، مادر ستار بهشتى به مامورين ميگويد من را هم ببريد بدون من اجازه نميدهم نرگس را ببريد، مامورين به او قول ميدهند كه وى را تا زندان اوين ببرند اما داخل زندان نه!»
مجید نیکنام- «ساعت ٧:٣٠ دقيقه صبح، درب خانه را زدند، من به نرگس گفتم نرگس جان در ميزنند وقتى نرگس از پشت در سوال كرد چه كسى آنسوى درب است؟ صدايى آمد كه از اطلاعات هستیم و حكم جلب شما را داريم. نرگس رو به من کرد و گفت: اینها میخواهند مرا ببرند و بکشند»
اين گفتههاى زنى است كه لحظه حمله مامورين امنيتى براى دستگيرى خانم نرگس محمدى كنار وى بود.
گوهر عشقى مادر ستار بهشتى، ميهمان نرگس محمدى بود.
گوهر خانم گفت: «صبح نرگس بچهها را به مدرسه فرستاد و برگشت تا كمى استراحت كند، حدود ساعت ٧:٣٠ صبح بود صداى در آمد به نرگس گفتم در ميزنند وقتى نرگس رفت تا هويت كوبنده در را جويا شود متوجه شد كه از اطلاعات و با حكم جلب آمده اند.»
گوهرعشقى به «سحام» میگوید: «نرگس با قاطعيت گفت تا با وكيلم تماس نگيرم در را باز نميكنم، اما تلاش نرگس بى فايده بود وكيل درآن موقع جوابگوى تلفنش نبود، به هر حال نرگس به مامورين گفت من بايد با وكيلم تماس بگيرم، مامورين با خشونت هرچه تمام تر درتلاش براى شكستن در بودند و مدام زنگ خانه را ميزدند يكى از مامورين به نرگس محمدى ميگويد ما كليد ساز هم آورده ايم اگر در را باز نكنيد ما اقدام ميكنيم. نهايتا مامور جلب كننده از زير درب حكم جلب را براى نرگس محمدى ميفرستد و نرگس پس از رويت حكم درب را باز ميكند تا بيايند داخل.»
گوهرعشقى گفت: «دو روز بود حال غريبى داشتم دقيقا دو روز قبل از دستگيرى ستار همين حال را داشتم پس از ورود مامورين براى جلب نرگس محمدى، مادر ستار بهشتى به مامورين ميگويد من را هم ببريد بدون من اجازه نميدهم نرگس را ببريد، مامورين به او قول ميدهند كه وى را تا زندان اوين ببرند اما داخل زندان نه!»
مادر ستار بهشتی که پسرش در بازداشتگاه پلیس فتا و زیر شکنجه بازجویان کشته شده میگوید: «پسرم را کشتند، حالا نیز میخواهند دخترم را بکشند.»
محمد نوريزاد اما خود را به سرعت به منزل نرگس محمدى رساند و از مامورين خواست تا اجازه ورودش را دهند اما اين اجازه را ندادند. در زمان خارج كردن خانم نرگس محمدى خبرنگار«سحام» همزمان با محمد نوريزاد در حال صحبت و مخابره خبر بود كه نوريزاد با ديدن نرگس محمدى اين سخنان را بر زبان آورد: «سرت را بالا بگير، تو افتخار مايى، ما همراه تو هستيم و در كنارت خواهيم ماند، اما نرگس محمدى درحين سخنان نوریزاد گفت «اگر من را به انفرادى ببرند، از همان لحظه اعتصاب غذاى خشك خواهم كرد.»
نوريزاد همچنین به ماموران گفت «اين امانت ماست، مراقبش باشيد، اين زن بى پناه است.»
«گوهرعشقى» ميگويد «لحظه بردن ستار و خبر مرگش پس از سه روز برايم تداعى شد و فريادى از سر دادخواهى سر دادم.»
مادر ستار بهشتى میگوید «به من اجازه ورود به دادسراى اوين را ندادند، اما آقاى نوريزاد و دكتر ملكى تا ساعت ٥ بعدازظهر در دادسرا بودند و پس از آن مسئولین دادسرا ميگويند برويد و روز شنبه براى پيگيرى بياييد.»
برادر نرگس محمدى امروز هر آنچه درخواست كرد تا بتواند او را ببيند ميسر نشد، اما قرار است فردا به اتفاق وكيل وى براى پيگيرى پرونده به دادسرا مراجعه كنند.
«گوهرعشقى» که هماکنون در منزل «نرگس محمدی» است به خبرنگار«سحام» میگوید: «فرزندان نرگس به شدت بهت زده شدهاند، گريه ميكنند و سراغ مادر را ميگيرند.»