فاطمه کروبی: تا به امروزهیچ یک ازمقامات رسمی کشورمسئولیت حصر را برعهده نگرفته اند
مهدی کروبی رئیس دو دورهی مجلس در جمهوری اسلامی از نزدیکترین افراد به آیت الله خمینی بود. او که سابقهی زندان در دوران رژیم شاه سابق ایران را نیز دارد، در پی برگزاری راهپیمایی مخالفان حکومت ایران درحمایت از مردم مصر و تونس، درسال 2010 به زندان خانگی افتاد. امروز او در آستانهی هشتاد سالگی، چهارسال را در زندان خانگی و دورازجامعه سپری میکند. درحالی که از سوی هواداراناش به عنوان یکی از رهبران جنبش سبز شناختهمیشود. جنبشی که با اعتراض به نتایج انتخابات دهمین دورهی ریاست جمهوری اسلامی، که محمود احمدینژاد برنده آن اعلام شد، شکل گرفت. بسیاری از کارشناسان عقیده دارند دارند بهارعربی براساس الگوی سازماندهی اعتراضات خیابانی درجنبش سبز درایران آغاز شد.
«المانیتور» درآستانه آغاز پنجمین سال حصر رهبران جنبش سبز، مصاحبهای داشته با«فاطمه کروبی»، همسرمهدی کروبی که طی ماههای نخست پس از یورش ماموران به منزلشان در دوم اسفندماه، حصرغیرقانونی اعمال شده از سوی حکمومت را درکنار همسرش تجربه کرد.
متن کامل این مصاحبه بدین شرح است:
المانیتور: یک ماه پیش از آغاز حصر خانهی شما در محاصره بود و حملههایی نیز به آن صورت گرفت؟
فاطمه کروبی: بله، درشبهای رمضان به مدت 3 شب به منزل ما حمله کردند و ضمن تخریب اموال هتاکی و فحاشی بسیار کردند. ولی در روز21 بهمن نیروهای امنیتی منزل ما را محاصره کردند و اجازه ورود و خروج به کسی را ندادند. هنگامیکه آقایان کروبی و موسوی درخواست راهپیمایی جهت حمایت از خیزش مردم مصر و تونس(بهار عربی) را برای روز 25 بهمن 89 را به وزارت کشور دادند، ازصبح 21ام منزل ما محاصره شد، تلفنهای منزل و موبایل من، محمد تقی و محمد حسین قطع شد. من و آقای کروبی هم درخانه زندانی شدیم.
اما پس از نمازجمعهای که احمد جنتی، کروبی و موسوی را تهدید به قطع تلفن و قطع ارتباط با مردم کرد، زمزمههای آغاز حصر شنیده شد؟
آقای جنتی درآن نمازجمعه آنچه برایش نوشته بودند را خواند. بنا بود ارتباط سیاسی آقایان کروبی و موسوی با هوادارنشان قطع شود، اما آنچه درعمل اتفاق افتاد بسیارمتفاوت بود. حکومت به حرف و سخن خودش هم متعهد نماند. مرتکب رفتاری شده که بعد از این همه مدت نمیخواهد مسئولیتاش را بپذیرد.
با این حساب زندان خانگی شما و آقای کروبی چگونه آغاز شد، از نخستین دقایق و روزهای آن بگویید؟
از نیمه شب 26 بهمن به مدت 5 روز با هماهنگی نیروهای امنیتی 40 تا 50 تا نفر از اوباش درنیمه شب مقابل منزل ما میآمدند و فحاشی میکردند. بعدش هم به تخریب منزل میپرداختند. نیروهای امنیتی که درآن روزها به هیچکس ازجمله فرزندان و نوهها و حتی خواهربزرگ آقای کروبی(مادرشهیدی که چندی بعد فوت کرد) اجازه توقف چند دقیقهای نمیدادند، اما همزمان با ورود اوباش، منزل را دراختیار آنها میگذاشتند. اسم این جماعت را هم مردم خودجوش گذاشته بودند. یکی از بدترین شبها بامداد دوم اسفند نزدیک 2:30 صبح بود که اوباش با ورود به ساختمان، بمب صوتی بهداخل انداختند. غروب همان روز ماموران به داخل ساختمان یورش آوردند و حبس رسما آغاز شد.
چندمامور به منزل وارد شدند؟
بیش از 60 مامور
هرگز در مدتی که شما همراه آقای کروبی حکمی از دادگاه به شما ابلاغ شد؟
حکم تفتیش منزل، تنها حکمی بوده که تاکنون ابلاغ شده است. بازداشت و حبس و حصرغیرقانونی صورت گرفته، و برخلاف قانون اساسی، آئین دادرسی کیفری و قانون مجازات اسلامی است.
آیا تغیییری در شرایط منزل به وجود آوردند؟ و آیا چیزی از وسایل منزل را جا به جا کردند؟
بله، ماموران با ورود به ساختمان تمام مدارک، کتابها و همه چیز، حتی داروهای من و همسرم را بردند، وان و فن حمام را از جا درآوردند، نمیدانم درمنزل رئیس سابق مجلس جمهوری اسلامی بهدنبال چه بودند! بسیار رفتارشان غیرانسانی بود. من بارها تجربه ساواک(شاه) را در دوران(پیش از) انقلاب داشتم. رفتارآن شب مامورین اطلاعات به مراتب خشنتر و غیرانسانیتر ازساواک بود. تا نزدیک اذان صبح تفتیش را طول دادند. تنها تخت و مبلمان و فرش را باقی گذاشتند. تمام دربها را قفل کردند و زندگی ما را محدود به گوشهای از آپارتمان کردند. پنجرهها کاملا پوشانده شد، قفل اتاقها تغییر کرد و در اختیار مامورین قرارگرفت و ما درقسمتی ازخانه خود که بیشتر وسائلاش برده شده بود، زندانی شدیم. درچند روزاول کسی به ما سر نمیزد، آشغالها چند روز درآشپزخانه مانده وآپارتمان بوی بدی گرفته بود؛شرایط غیرقابل تحمل بود، اما درب را باز نمیکردند، من هم نمیتوانستم آشغال را بیرون بگذارم. بعد از چند روز سر زدن ماموران روال بهتری به خود گرفت.
در تصاویری که بعدها منتشر شد اتاقی 12 متری دیده میشود که گفته میشد آقای کروبی در آن زندانی بود، این محل کجاست؟
این عکس مربوط به نگهداری 100 روزه آقای کروبی درساختمان میدان 7 تیر است. یک واحد کوچک با کمترین امکانات. ببینید ما درمجتمع آپارتمانی زندگی میکردیم، هجوم ماموران به ساختمان همراه شد با تصرف اموال سایر همسایگان ساختمان. مجتمع به زندانی تبدیل گردید و سایرهمسایگان ساختمان از دسترسی به خانههایشان شان محروم شدند. نیروهای امنیتیها بهجای مالکین ازمجتمع اشغال شده استفاده میکردند. این تصرف خلاف شرع و قانون بود و موجب برخورد و تهدید جدی آقای کروبی شد. بعد ازچندماه حاضرشدند همسرم را به ساختمانی درمیدان هفتم تیرانتقال دهند تا دیگران بهتوانند اموالشان را از دست ماموران آزاد کنند.
نزدیکی ماموران به آقای کروبی تا چه اندازه بود؟ آیا در اتاقی که ایشان هستند نیز مامورای حضور دارد؟
بعد از 7 تیر ایشان را به خانه امنی در بزرگراه صدر(تهران) انتقال دادند. هنگامیکه ایشان درخانه امن وزارت اطلاعات در بزرگراه صدر نگهداری میشد، به تنهایی دریک واحد اداری بدون امکانات و دسترسی به هوای تازه و نورآفتاب زندانی شد. دریک مورد بیش از4 ماه محروم ازملاقات با همسر و فرزندانش شد. نگهبانها دوبار در روز(صبح و شب) درآپارتمان را باز میکردند و به او سر میزدند. ساختمان فاقد امکانات یک واحد مسکونی بود. آقای کروبی تا بهمن سال گذشته آنجا حصر بودند، محروم از نورآفتاب وهوای تازه. تصورکنید نزدیک به هزار روز محصور درآپارتمانی بدون امکانات و دسترسی به نور و هوای تازه. بعد از چند عمل جراحی از بهمن سال گذشته همسرم به منزل شخصیمان در(جماران) منتقل شدند. دراینجا به کتابهایشان دسترسی دارند. طبقه اول دراختیار ماموران است و طبقه دیگر دراختیار من و ایشان.
بدترین دوران حصر کی بود؟
زمانیکه درخانه امن محصور بودند به شکلهای مختلف به آقای کروبی سخت میگرفتند، محرومیت ازملاقات و محرومیت ازحقوق اولیه یک زندانی ویژگی بخش مهمی از آن دوران بود. آن دوران مصادف بود با دوران وزارت اطلاعات آقای مصلحی. اجازه دهید یک مثال از آن دوران بزنم، یکبار مطلبی از آقای کروبی که درملاقاتی گفته بودند نقل شد، بهدنبال آن، ملاقات ما قطع شد و به مدت 4 ماه هیچ خبری از ایشان نداشتیم. بعدها متوجه شدیم ماموران تنها برای چند لحظه به ایشان سر میزدند و تعداد کلماتی که روزانه با ماموران رد و بدل میکردند کمتراز تعداد انگشتان دست بوده. درخانه امن وضعیت جسمی شان بدلیل نحوه نگهداری بسیارآسیب دید. بیماری گوارشی، کاهش وزن شدید، مشکل وضعیت تنفسی و نرمی استخوان بخشی از یادگاریهای آن دوران است. وقتی هم من مطلع شدم برای پیگیری درمانیشان کلی تنش با مسئولین امنیتی وقت داشتیم. حرف و سخن درارتباط با آن دوران بسیاراست. آقای کروبی درآن دوران با وجود مریضی و تنهایی باید برای خود غذا هم درست میکرد.
دسترسی به تلفن، روزنامه، تلویزیون، کتاب و… که بر اساس قانون برای زندانیها آزاد است، برای زندان خانگی نیز فراهم است؟
برخورداری ازحقوق یک زندانی ازمسائل مهم و مورد توجه خانواده از ابتدا تاکنون بوده. متاسفانه آقای کروبی برای مدت مدیدی از بدیهیترین حقوق محروم بودند. درحقیقت این حصر فاقد ضابطه است. ببینید درکشور قوانینی داریم که براساس آن باید موضوع حصر و حقوق مربوط به فرد حصرشده را بسنجیم. درقوانین و مقررات کشورمان حصرتعریف نشده، اعمال مجازات بدون طی کردن مراحل رسیدگی قضایی درمحکمه صالحه، عملی است مجرمانه. تا به امروز حکومت از طی کردن روال قضایی سرباز زده و حصر و حبسی بدون ضابطه را تحمیل کرده است. درچنین شرایطی حقوق فرد حصرشده کاملا مبهم است و دراختیار ضابطان اجرایی حصرگذاشته شده است. لذا برخوردها سلیقهای است. در3 سال اول بهرهگیری ازحقوق اولیه درموارد بسیار امکانپذیر نبود. هنوز هم مبنایی ندارد. مثلا دسترسی به روزنامهها و ارتباط تلفنی همچون دیگر زندانیان نیست. تلفنهای منزل قطع است، دو روزنامه غیرسیاسی، همشهری و اطلاعات معمولا دراختیار آقای کروبی است.
آیا در شرایط زندان خانگی آقای کروبی اجازه دیدار با اقوام و بستگان را دارند؟ چه سطحی این دیدارها رخ میدهد؟
ملاقاتها مدتی است منظم شده، فرزندان هفتهای یکبار به دیدار ایشان میآیند. البته حسین فرزند بزرگ آقای کروبی از دیدار پدرخود محروم است. حسین بیش از دوسال است به جز زمانهایی که پدرش در بیمارستان بود، و تنها یکبار درعید نوروز پدرش را دیده است. این محرومیت از دیدار بدون دلیل و توضیح خاصی انجام میشود.
آیا زندانبانها با آقای کروبی بحث و صحبت هم میکنند؟
خیر
آیا تاکنون پیامی از سوی مقامات جمهوری اسلامی در زندان برای آقای کروبی برده شده؟
خیر
شما کی متوجه شدید که دستور زندانی آقای کروبی و شما از سوی رهبر ایران صادر شده؟
ببینید تا به امروزهیچ یک از مقامات رسمی کشور مسئولیت حصر را برعهده نگرفته. تلویحا شنیدیم که مقامات قضایی و انتظامی بار این رفتار غیرقانونی را برعهده رهبری گذاشتهاند. سخنان متفاوتی در4 سال گذشته تکرارشده که نشان از سردرگمی مقامات نظام(جمهوری اسلامی) دارد. شاید دلیل این سردرگمی را باید درهمان غیرقانونی بودن حصر و حبس اینچنینی جستجو کرد. ازنظرخانواده، کل نظام در قبال این رفتار غیرقانونی مسئولاند.
آقای کروبی چه مدتی در خانهی امن نگهداری میشدند؟
نزدیک به 1000 روز
این که گفته میشود هزینههای اجازهی زندان خانگی را خانوادهی زندانیان میپردازند درست است؟
در زمانی که درخانه امن بودند بخشی از هزینه(زندان خانگی) را من بهعنوان اجاره میپرداختم. در واقع مقامات وزارت اطلاعات درآن زمان با این ترفند میخواستند توجیهی برای این بدعت عجیب خود درست کنند و به مردم و جامعه بینالمللی بگویند کروبی درخانهی اجارهای خودش حصر است. من در نامهای[1] سرگشاده به رئیس دستگاه قضا، این موضوع را نوشتم و تذکر دادم اما نبود گوش شنوایی.
آیا نیازهای خوراکی منزل آقای کروبی را شما برای ایشان خریداری میکنید؟
بله
چرا شما را از آقای کروبی جدا کردند؟
خروج من از حصر برای درمان بود. سپس آقای کروبی را به ساختمانی در7 تیر منتقل کردند و 100 روزایشان درآپارتمانی یکخوابه به همراه 10 مامور بدون دسترسی به نور و هوای تازه بودند. درچنین شرایطی گفتند امکان بازگشت من به حصر نیست. منتظر ماندم تا به خانه امن منتقل شوند، بعد از انتقال باز هم اجازه بازگشت به من ندادند. اینبار گفتند دیگر دستوری برای نگهداری شما نیست. ما که از ابتدا دستور قضایی ندیدیم. از ما اصرار برای ماندن کنار آقای کروبی و از آنها انکار. درآن زمان میخواستند آقای کروبی مدت زیادی درتنهایی بماند که ماند. متاسفانه آسیبهای جسمی بسیاری بهخاطر وضعیت نگهداری، به ایشان وارد شد و انجام 4 عمل جراحی هم نتوانست آثار آن را مرتفع کند.
آقای کروبی این روزها چگونه از شرایط کشور با خبر میشوند؟
تلویزیون دولتی کشور تنها منبع خبری است که آقای کروبی دسترسی دارند که البته آن هم معجونی است از یک بنگاه دروغ پراکنی. دو روزنامه غیرسیاسی هم دراختیارایشان قرار داده میشود. درعین حال فرزندان درملاقاتها و من به واسطه ترددم اخبارکلی را به ایشان میرسانم.
آیا کسانی در دولت یا نزدیک به دولت، پیامی از سوی دولت جدید برای آقای کروبی بردهاند یا دیداری صورت گرفته است؟
آقای دکترهاشمی وزیرمحترم بهداشت، درمان و آموزش پزشکی تنها فرد دولتی است که همسرم را دوبار ملاقات کردند، بهعبارت دیگرایشان به واسطه تخصصشان همسرم را ویزیت کردهاند. این ویزیت نه به واسطه سمتشان بلکه بخاطرتخصصشان بوده است. محبت و بزرگواری ایشان، ربطی به مجموعه دولت ندارد.
برخورد و نحوهی تعامل زندانبانها با آقای کروبی در این چهارسال چگونه بوده؟ آیا با تغییر دولتها تغییری در تعامل یا برخوردها صورت گرفته چه تغییر مثبت و چه تغییر منفی؟
تغییر دولت بعد از چندماه همراه شد با تغییر نیروهای امنیتی و مسئولین حصر. آقای کروبی از ابتدا مشکلی با ماموران نداشتند زیرا آنها را مامور و معذور میداند. افرادی که الان مسئولیت حصر و حبس را برعهده دارند و ما با آنان سروکار داریم افرادی مودب و محترم هستند. البته دامنه اختیارات آنان بسیارمحدود است و تصمیمات جای دیگری گرفته می شود.
شرایط امروز حصر چگونه است؟
آقای کروبی امروز درساختمانی دوطبقه زندانی است، در طبقهی همکف ماموران اطلاعات هستند و درطبقهی بالا آقای کروبی و من زندگی میکنیم. ما با فروش آپارتمان شخصیمان درمجتمع یاسمن در مهر 1390 این خانه را درجماران تهیه کردیم. اما وزارت اطلاعات درآن زمان حاضر به انتقال آقای کروبی به منزلش نشد و ایشان را تا بهمن 92 درخانه امن محصور کرد.
آقای کروبی که در شکلگیری جمهوری اسلامی نقش داشتند، آیا روزی چنین برخوردی را حدس میزدند؟
اززمان ازدواجام با آقای کروبی درسال1341 ایشان درگیر مبارزه بودند، 9 بار در زمان(حکومت شاه سابق ایران) گذشته دستگیرشدند. انقلابیون نقش آقای کروبی و پدرشان مرحوم آیت الله آشیخ احمد کروبی را در انقلاب بهخوبی به یاد دارند. برخلاف کسانی که این روزها وارث انقلاب شدهاند ما متعلق بهروزهای سخت و زمستانی انقلابایم.
ببینید انقلاب شد تا مردم سرنوشت خودشان را به دست خودشان رقم زنند، بنا بود ایران و ایرانی سربلند باشد. حوادثی که درچند سال گذشته بهنام انقلاب رقم خورد بسیارتاسفانگیز بود، طبیعی بود فردی مانند آقای کروبی که عمرش را برای انقلاب گذاشته تحمل نکند و درجهت اصلاح قدم بردارد. کروبی نمیتواست سرخوش از سوابقاش به گوشهای بنشیند و بهخاطرآرامش خود و خانوادهاش چشماش را برحوادث ببندد و یا سکوت اختیار کند. ایشان با اعتقاد دراین مسیرسخت اصلاح، قدم گذاشتند، چنین روزی را هم پیشبینی میکردند.
آخرین دیداری که میان آیت الله علی خامنهای و آقای کروبی صورت گرفته مربوط به چه سالی بوده است؟
قبل از انتخابات 1388.
به تازگی آقای کروبی پیامی برای آقای روحانی رئیس جمهوری اسلامی فرستاد و در آن تاکید به رعایت حقوق بشر کرده بود منظور از فرستادن این پیام چه بود؟
دغدغه آقای کروبی مردم و انسانهای بی نام و نشانی هستند که این سالها فشاربسیاری تحمل کردند. ایشان درپیام شفاهیشان به آقای روحانی یادآورشدند ایشان از این فرصت استفاده و سعی کنند حقوق ملت اصول مندرج درفصل سوم قانون اساسی اجرایی شود. برای آقای کروبی مسیرهمان مسیر است، استوارهمچون گذشته. ایشان سخن بسیار دارند. ایشان برای خودش چیزی نمیخواهد حتی بارها به ماموران گفتند من را به اوین انتقال دهید تا حکومت مجبور به طی کردن مراحل قانونی شود و زمینه محاکمهام را فراهم سازد. 5 سال است حکومت یکطرفه و ازطریق رسانههای متعلق به بیتالمال فرافکنی کرده، تهمت زده و دروغ گفته، فرصت دفاع و پاسخگویی هم قائل نشده. با این وجود شاهدیم که تخریب حکومت تاثیری درنگرش مردم نداشته. سخنان سخیف و کودکانه امثال آقای جنتی که بدون محاکمه و دادرسی حکم اعدام صادر میکنند را باید درهمین راستا دید. آقای کروبی بارها گفتهاند که آماده محاکمه طبق اصل 168 قانون اساسی در یک محکمه علنی هستند.